جدول جو
جدول جو

معنی درخت زر - جستجوی لغت در جدول جو

درخت زر
(دِ رَ تِ زَ)
رعایا را گویند عموما و زراعت کاران را خصوصاً. (از لغت محلی شوشتر - خطی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دِ رَ تِ پَ)
گل پر. زینج. (یادداشت مرحوم دهخدا). سماق پر. (از دائره المعارف فارسی). رجوع به گل پر در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
نام درختی مشابه درخت خرما، به این معنی مفرس تار است که به تای ثقیل هندی است، (آنندراج) (غیاث اللغات)، درختی است در هندوستان شبیه بدرخت خرما، (برهان) (فرهنگ رشیدی)، رجوع به انجمن آرا شود، آبی از آن حاصل کنند که نشأۀ شراب دهد، (برهان) (انجمن آرا)، درختی است شبیه بدرخت خرما که از آن آبی حاصل کنند که نشاء و دردسر آورد، اکثر در ملک هندوستان یافت شود وشرح آن در ذیل لغت تال مرقوم خواهد شد، (فرهنگ جهانگیری)، رجوع به تال (درخت) شود، بمعنی ریزه ریزه و پاره پاره، (برهان)، تارتار بمعنی ریزه ریزه نیز آمده است، (انجمن آرا) (آنندراج) :
شد ز سر زلف او صبح معنبرنسیم
کرد مه روی او طرۀ شب تارتار،
خاقانی،
رجوع به تارتارشود، در ترکی بمعنی تنگ است که ضد فراخ باشد، (آنندراج) (غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا
(دَ زَ)
دهی از بلوک فاراب دهستان عمارلو از بخش رودبار شهرستان رشت. سکنۀ آن 105 تن. آب آن از رود خانه شاهرود. محصول آنجا غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
دلیل بود بر مردی بدخوی و سخن چین.
فرهنگ جامع تعبیر خواب
دلیل کند بر مردی شادکام سخن روا.
فرهنگ جامع تعبیر خواب
دلیل کند بر مرد عجمی تیز طبع.
فرهنگ جامع تعبیر خواب
دلیل کند بر مردی بزرگوار، لکن خداوند شرم بود.
فرهنگ جامع تعبیر خواب
دلیل کند بر مردی بدکردار، که شر او به مردمان رسد و کس منفعت نباشد.
فرهنگ جامع تعبیر خواب
دلیل کند بر مردی بیمار.
فرهنگ جامع تعبیر خواب